آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

انقراض مردان

دیشب مستندی دیدم در خصوص مواد و محصولات شیمیایی و آسیب هایی که بر طبیعت و سلامتی انسان ها می زند.

با توجه به ادعای پژوهشگران کانادایی ثابت شده که محصولات شیمیایی و مواد اسیدی و همچنین آلودگی هوا بر خون انسانها تاثیرات بسیار مخربی دارد تاجایی که وارد خون شده و تمام سیستم های ایمنی بدن را تحت الشعاع قرار می دهد.

مسئله بسیار مهم تر اینکه این موارد تاثیر بسیار مخرب بر روی کروموزوم y که کروموزوم مورد نیاز جنین پسر است، می گذارد. به جهت اینکه جنین پسر آسیب پذیرتر از جنین دختر است و این باعث شده که کروموزوم y عمر زیادی نداشته، خیلی زود از بین برود و یا حتی اگر باقی بماند ممکن است نوزاد پسر را با اختلالات جنسی همراه کند.

در فکرم !!!

اصلا اگر بشری وجود نداشت انقدر به طبیعت ظلم نمی شد، نمیدانم چرا ما آدما نمی خواهیم قبول کنیم که زمین هم مثل ما زنده است و نفس می کشد. مدام عرصه را بر زمین تنگ می کنیم با کارهای غیر اخلاقی مان؛ زباله ریختن، پلاستیک مصرف کردن، بی رویه آب مصرف کردن، با ماشین تک سرنشین به خاطر خرید کردن ها و رفت و آمدهای غیر ضروری هوا را آلوده کردن، همه دنیا را به لجن کشیدن :(

این فاجعه اس !!!!

بیاید شروع کنیم، شروع کنیم به دفاع از محیط زیست، در قبال این همه لطف بی منتی که زمین به ما می کنه، خیلی از اتفاقات خوب از همین اجتماعات کوچیک شروع میشه

پ.ن: دوستای خوبم، خواهش می کنم این مطلب رو به اشتراک بزارید حالا به هر طریقی که براتون ممکنه، حتی اگر بر تعداد کمی هم تاثیر بذاریم غنیمته

یک عاشقانه ی آرام

دیشب بعد از مدت ها فیلم دیدم،

Letters to Juliet (نامه هایی به ژولیت): فیلم رمانتیک آمریکایی محصول 2010

اتفاقی تلویزیون رو روشن کردم و همزمان فیلم شروع شد. لذت بردم چون خیلی وقت بود فیلم رمانتیک خونم کم شده بود و بعد از تمام شدن فیلم حس رضایتی سرشار از آرامش تو رگهام تزریق شد.

فضاها عالی بودن، دشت های زرد رنگ با درختان پراکندۀ سبز، سبز پر رنگ. خیابان ها و کوچه های سنگ فرش ایتالیا با شیب ملایم و رودی که از وسط شهر می گذشت و در نهایت کنتراست رنگی فیلم که رنگها رو گرم تر کرده بود؛ همه و همه بیننده را در آرامش غرق می کرد.

چقدر اتفاقی شروع کردم به فیلم دیدن و دوباره بهم ثابت شد که در این دنیا هیچ چیز اتفاقی نیست؛ دقیقا فیلم هم درصدد ثابت کردن همین جمله بود.

چند تا دیالوگ بی نظیر هم شنیدم:

کلیر: بهترین لذت دنیا شونه کردن موهای یکی دیگه س

کلیر: لورنزو ببخش که دیر اومد ..... لورنزو: نه، برای عشق هیچ وقت دیر نیست

سوفی در این فیلم کمک کرد تا کلیر عشق پانزده سالگی خودش را پیدا کند؛ یک عمل فوق العاده و در نهایت ثابت کرد که؛ ... طبق قانون کائنات وقتی برای دیگری قدم برمی داری تا به خواسته و عشقش برسد کائنات و عالم هستی هماهنگ می شوند تا تورو به خواسته ات برسانند!!

قصر فردوس به پاداش عمل می بخشند

قبلا خیلی واسه تدریس کردن ذوق داشتم و سرشار از افکار آرمانی.

مثلا یکی از فانتزی هام این بود که بعد از اینکه دانشجوها یه نرم افزار رو یاد بگیرن و بتونن وارد بازار کار بشن من چقدر ذوق می کنم که واسشون مفید بودم و توی پیشرفتشون سهمی داشتم. اما امسال هرچی فکر کردم دیدم حوصلۀ دانشگاه و تدریس و دانشجوی تنبلِ درس نخونِ دو دره بازِ و مدرک گرا رو ندارم. واسه همین این ترم کلاس نگرفتم. تصمیم دارم بیشتر شاگرد خصوصی بگیرم چون اینجوری حداقل میدونم که طرف انگیزه داره واسه یادگیری.

... و انقدر از انگیزه شون هیجان زده میشم که خودم واسه چندتاشون کار پیدا کردم.

پ.ن: مطلبم درمورد یه عده دانشجوی تنبل هستش و عمومیت نداره

فروشنده هم که کلا به ملکوت اعلا پیوست :D

دیروز رفتم داروخانه به فروشنده گفتم یه دونه مای بی بی لطفا، گذاشت روی میز گفت بفرمایید. منم همینطوری مات و مبهوت به بسته نگاه می کردم.

فروشنده گفت: چیز دیگه ای لازم ندارید، یهو سلول های عصبی مغزم بهم اخطار داد که گند زدی ....

با شرمندگی گفتم: آقا معذرت میخوام، من بی بی چک میخواستم :)

هیچی دیگه دو سه تا از مشتری ها منهدم شدن، خودمم له بودم از خنده،

آخه بیست سال که نیست، دو ساله همش

همکارم تعریف می کند:

عمه ای دارد که حدود دو سالی ست به تهران مهاجرت کرده. چند ماه پیش پسرش از همان شهر خودشان همسری گرفته و قرار بر این شده که به دلیل جمع بودن همۀ فامیل مراسم عروسی در همان شهرستان برگزار شود. چندی قبل عمه خانم با خواهرش تماس گرفته و گفته:

خواهر، من که از رسم و رسوم اونجا خبر ندارم، دیگه ریش و قیچی دست خودت.

پ.ن: آخه انقدر زود!!!! شاید هم بنده خدا حافظه اش مثل ماهی گلیه.... والا :)