آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آخرین سفر تابستونی

هفته گذشته به مدت یک هفته ی کامل رفتیم شهرستان. به خاطر نزدیک شدن به پایان تابستون جاده ها حسابی شلوغه. هفته ی گذشته چهارشنبه حدود ساعت شش عصر راه افتادیم که مثلن به خیال خودمون برای شب برسیم ولی ترافیک خروجی تهران وحشتناک بود. انقدر زیاد که بعد از دو ساعت و نیم تو ترافیک موندن از ادامه ی راه منصرف شدیم و تصمیم گرفتیم برگردیم خونه و شب رو حسابی استراحت کنیم و صبح زود فرداش با خیال راحت و بدون خستگی راهی شدیم.
این یک هفته خیلی بهمون خوش گذشت و یه دل سیر از این فرصت استفاده کردیم و تقریبن تموم کارهای عقب افتاده مون رو انجام دادیم. و دیروز هم برگشتیم. جاده های برگشت هم حسابی شلوغ بود. دیگه مردم نهایت تلاششون رو برای استفاده از تعطیلات دارن انجام میدن :)
کم کم هم باید به فکر جمع کردن وسایل باشیم چون راست راستی داریم به زمان تخلیه نزدیک میشیم. از طرفی هم برای خونه ی فعلی مون هنوز مستاجری پیدا نشده. امیدوارم یه مستاجر واسه اینجا پیدا بشه تا صاحبخونه بتونه پول رهنی که دستش داریم رو به موقع بهمون پرداخت کنه.

و بالاخره خانه آرزوها را یافتیم

بعد از دو ماه و نیمی گشتن دنبال خونه، بالاخره اون جایی که مدنظرمون بود پیدا شد و امشب قولنامه شو نوشتیم. صاحبخونه هم خداروشکر مرد بسیار نازنینی هستش. از اون آدمای نیک روزگار. و امیدوارم این آشنایی باعث خیر و برکت تو زندگی دو طرف بشه.

وقتی اومدیم تو ماشین دوتایی گفتیم: آخییییییش. راحت شدیم.

واقعن این دو سه ماه مدام درگیر این قضیه بودیم و کلی گشتیم و دیگه خیلی زندگی عادی مون رو تحت الشعاع قرار داده بود و استرس زیادی اومده بود تو زندگی مون ولی بالاخره با خیر و خوشی تموم شد و تا ده مهر مهلت داریم که نقل مکان کنیم به خونه ی آرزوها.

دوان دوان به دنبال خونه ی آرزوها

این روزها به شدت درگیریم، صبح ها که سر کار و عصر ها هم از این املاک به اون املاک به دنبال خونه ی آرزوها. امسال صاحبخونه دویست تومن گذاشت رو اجاره. حسابی بهمون برخورده. هرچند بعدش کوتاه اومد و با صد و پنجاه راضی شد ولی خب دیگه ما تصمیم گرفتیم بگردیم و تا پیدا نکردیم کوتاه نیایم.
تا الان خونه زیاد دیدیم ولی هنوز اونی که مورد نظرمون هستش پیدا نشده حالا امیدوارم همونی که می خواهیم بیاد جلو راهمون.
طفلی فرآیین هم خونه پیش خانواده ی من می مونه و از بابت پسرک خیالمون راحته