بهمن ماه ما با شیفتبندی خانواده گذشت. دو هفتهی آخر بهمن هم فرآیین پیش عمهش موند. تو اسفند چند روزی با من اومد اداره تا اینکه دوباره خواهرم اومد و تا آخر سال با ما موند و همگی ۲۵ اسفند برای تعطیلات نوروزی راهی شهرستان شدیم.
این روزها فرآیین در حال خوشگذرونیه به این جهت که دوباره اطرافش شلوغ شده و مدام در حال فعالیت و بازی هستش.
خب ...
امسال چقدر زود گذشت. مثل سال قبل و سالهای قبلتر. ولی با همهی فراز و فرودهاش گذشت و ما یکسال بزرگتر و با تجربهتر شدیم.
من بیصبرانه منتظر تحویل سال هستم و اومدن سال ۹۶ رو به فال نیک میگیرم.
امیدوارم سال جدید برای همهمون پر از خیر و برکت و سلامتی باشه.