آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

یک عاشقانه ی آرام

دیشب بعد از مدت ها فیلم دیدم،

Letters to Juliet (نامه هایی به ژولیت): فیلم رمانتیک آمریکایی محصول 2010

اتفاقی تلویزیون رو روشن کردم و همزمان فیلم شروع شد. لذت بردم چون خیلی وقت بود فیلم رمانتیک خونم کم شده بود و بعد از تمام شدن فیلم حس رضایتی سرشار از آرامش تو رگهام تزریق شد.

فضاها عالی بودن، دشت های زرد رنگ با درختان پراکندۀ سبز، سبز پر رنگ. خیابان ها و کوچه های سنگ فرش ایتالیا با شیب ملایم و رودی که از وسط شهر می گذشت و در نهایت کنتراست رنگی فیلم که رنگها رو گرم تر کرده بود؛ همه و همه بیننده را در آرامش غرق می کرد.

چقدر اتفاقی شروع کردم به فیلم دیدن و دوباره بهم ثابت شد که در این دنیا هیچ چیز اتفاقی نیست؛ دقیقا فیلم هم درصدد ثابت کردن همین جمله بود.

چند تا دیالوگ بی نظیر هم شنیدم:

کلیر: بهترین لذت دنیا شونه کردن موهای یکی دیگه س

کلیر: لورنزو ببخش که دیر اومد ..... لورنزو: نه، برای عشق هیچ وقت دیر نیست

سوفی در این فیلم کمک کرد تا کلیر عشق پانزده سالگی خودش را پیدا کند؛ یک عمل فوق العاده و در نهایت ثابت کرد که؛ ... طبق قانون کائنات وقتی برای دیگری قدم برمی داری تا به خواسته و عشقش برسد کائنات و عالم هستی هماهنگ می شوند تا تورو به خواسته ات برسانند!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.