آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

قزوین گردی

امروز سه تایی به قصد گردش در قزوین به راه افتادیم. در سفرنامه ی قبلی ام نوشته ام که قزوین را دوست دارم و اصلن به عشق تجدید دیدار با سرای سعدالسلطنه دوباره به قزوین رفتیم. ناگفته نماند که در سفر قبل انوش با ما نبود و فرآیین هم که اصلن به دنیا نیامده بود.
بازدید ما از حمام قجر شروع شد و بعد از پیاده روی در سرای سعد السلطنه برای خوردن نهار به هتل خانه ی بهروزی رفتیم. پیشنهاد میکنم اگر به قزوین سفر کردید قیمه نثار را در خانه بهروزی ها امتحان کنید. الان که دارم می نویسم دوباره مزه اش اومد زیر دندونم.
خانه ی قاجاریِ زیبا با قدمتی دویست و پونزده ساله و فضایی بی نهایت دلنشین. حسابی خوش گذروندیم، نهار خوردیم و کلی عکس گرفتیم.
مقصد بعدی خیابان سپه و سر در عالی قاپو بود.
بعد از آنجا پیاده به سمت موزه ی قزوین و چهل ستون قدم زدیم و بعد از بازدید از آنجا به دیدن حسینیه ی امینی ها رفتیم. متاسفانه زیبایی دو سال قبل را نداشت به این دلیل که بنرهای بزرگی بر روی ارسی های زیبایش آویخته بودند تا از نور خورشید در امان بماند و دیگر بازی رنگ و نوری در آن وجود نداشت. و سالن ها با چراغ روشن می شد.
فرآیین در خانه ی امینی ها حسابی بازی کرد و از این اتاق به آن اتاق در حال سرکشی بود :)
کلیسای کانتور و دروازه تهران آخرین مکان هایی بود که از آن بازدید کردیم و بعد از آن به سمت تهران به راه افتادیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.