تصمیم گرفتم آخر سالی مرور کنم روزها و ماه هامون رو در سالی که گذشت.
بزرگترین و بهترین هدیه ی امسال تولد پرنده ی کوچک خوشبختیه ما بود. پرنده ای که با تولدش جنس زندگی عاشقانه ی ما رو عوض کرد. هرچقدر که از تولدش گذشت شیرینی های جدیدی رو به زندگی ما اضافه کرد و ما هر دو بی نهایت از لطف خدای مهربونمون سپاسگزاریم.
سالی که گذشت پر بود از تلخی و شیرینی های فراوون . تلخی مرگ مادربزرگ تو روزهای آخر سال رو هیچ وقت نمیشه فراموش کرد و فوت عموی همسرم در آخرین هفته ی سال اتفاقی بود که باعث شد پرونده ی سال نود و چهار با تلخی بسته بشه. امیدوارم همه ی اطرافیانم همیشه سالم و شاداب باشند چون که من خیلی به حضور همه شون وابسته م.
زندگی کاری هم بد نبود خدارو شکر، البته که من نزدیک به هفت ماه، مرخصی زایمان بودم و اون مدت رو به شدت به شغل شریف مادری مشغول بودم در نتیجه بهترین دوره ی کاریم در اون شش ماه اتفاق افتاد خصوصا که سه ماه کامل شهرستان بودم و ازین بابت هم خیلی بهم خوش گذشت.
هفتمین سالگرد ازدواجمون هم دقیقا با خاکسپاری عموی همسر یکی شد و به خاطر همین کلا انگیزه ای برای شادی وجود نداشت در نتیجه روز سالگرد ازدواجمون در سکوت و با یک تبریک سپری شد.
خدا رو به خاطر سالی که گذشت هزاران بار شاکرم. و آرزومندم سال جدید برامون پر باشه از برکت و رحمت.