آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

چهارمین مروارید در دهان پسرک جوانه زد

همیشه چهارشنبه ها برای من روز خوبی بوده، اما از روزی که برگشتم سر کار، چهارشنبه ها تبدیل شد به بهترین روز هفته م. بعد از تمام شدن ساعت کار، از اداره تا خونه رو پرواز می کنم به شوق دیدن پسرک و اینکه قراره دو روز صبح فرآیین با آرامش کنار من تا ساعت ده بخوابه.
هر روز که برمی گردم خونه خانم پرستار قبل از رفتن یه گزارش از احوال اون روز فرآیین میده: چی خورده، چقدر خورده، اشتها داشته یا نه، میوه خورده، قطره آهن خورده، بازی کرده، تلویزیون تماشا کرده و ...
دیروز می گفت پسرک موقع خواب آرامش قبل رو نداره و هر پنج دقیقه یکبار از خواب میپره. حدسم این بود که به خاطر درد لثه هاش بی قراره. کلن خیلی غر زد و بهانه گرفت و وقتی دهانش رو رصد کردم دیدم بله دندون چهارم هم نیش زده. به همین خاطر دیشب اصلا نتونست راحت بخوابه و هر ده دقیقه با نق زدن بیدار می شد و شیر میخورد در حد چند ثانیه و می خوابید و دوباره ده دقیقه بعد و داستان تا صبح ادامه داشت. انگار شیر حکم مسکن رو براش داشت.
امروز مامان انوش زنگ زد برای احوالپرسی، و براش توضیح دادم که فرآیین بی قراری میکنه و پرسید: یه دندون داره،  گفتم: نه چهارمیه. خیلی تعجب کرد و گفت: ماشاله چقدر پشت سر هم، خب حق داره بچه بی تاب باشه از درد. درست هم می گفت چون ماشاله این چهارتا دندونش پشت سر هم دراومدن یعنی یکی کامل نیش نزده بود، جای دندون بعدیش متورم بود.
پ.ن: ایشاله که این دوران درد زود بگذره و پسرک اذیت نشه

نظرات 3 + ارسال نظر
ترمه سه‌شنبه 10 فروردین 1395 ساعت 16:07 http://boghcheterme.persianblog.ir/

مباررررررررررررررررررکش باشه دندون کوچول موچول پسرک خاله

دخترک دوشنبه 17 اسفند 1394 ساعت 02:23

ای جاااااااااانم پسرک داره تند و تند بزرگ و آقا میشه
انشالله این بی قراریها زودتر بگذرن

S...H...R شنبه 15 اسفند 1394 ساعت 20:32 http://maloosak.69.mu

ممنون از سایت خوبتون و آفرین به حوصلتون که کامنت مارو میخونید. میشه خواهش کنم به سایت ما هم سر بزنید واقعا دمتون گرررررم مرسیییییییی
98651

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.