آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

واکسن دوماهگی

دیروز فرآیین دو ماهه شد و واکسن دو ماهگیشو زدم ولی خیلی اذیت شد چون بعد از گذشت سه ساعت و نیم کم کم تاثیر استامینوفن رفت و پسرکم با جیغ از خواب پرید و حدود بیست دقیقه گریه کرد. حسابی دست و پامو گم کرده بودم و اشکم داشت در میومد. نفهمیدم چه جوری دوباره قطره رو ریختم تو دهنش، و طفلی انقدر جیغ کشید که صداش گرفت و آخر هم خسته شد که گریه ش بند اومد و کم کم خوابش برد. خیلی دلم براش سوخت ولی باهاش کلی صحبت کردم و براش توضیح دادم که مجبور بودم و برای سلامتیش خیلی مهمه. گمونم قانع شد.

برای اینکه دردشو فراموش کنه امشب بردمش عروسی و دوباره پسرکم خیلی با مامانش همکاری کرد و گذاشت که به مامانش حسابی خوش بگذره.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.