امروز پسرکم یکماهه شد. به همین سرعت یک ماه گذشت اما نه مثل ماه های قبل، این ماه تو زندگیه من پر از خیر و برکت بود چون من تو بغلم یک معجزه دارم، معجزه ای که خیلی عاشقشم و از خدا واسه وجودش هزاران بار سپاسگزارم.
واسه یک ماهگی پسرم نتونستم برنامه ی خاصی داشته باشم که واسش یادگاری بمونه یکی از دلایلش اینه که خونه خودم نیستم و احتمالا تا دو ماهگیش شهرستان بمونم و دوم اینکه هنوز به خودم نیومدم، یعنی خیلی کار عقب مونده دارم که انجامش ندادم و کلا مراقبت از فرآیین خیلی وقتمو پر کرده چون هنوز خیلی کوچیکه و از آب و گل درنیومده که بشه بخوابونمش و تنهاش بزارم. حتی می تونم بگم تو این یک ماه خواب درست و حسابی نداشتم چون مدام باید حواسم بهش باشه اما از تمام این بی خوابی ها هم لذت می برم.
امیدوارم بتونم واسه دو ماهگیش یه کار کوچولو انجام بدم که یادگاری بمونه واسش.
تبریک عزیزم
خدا رو شکر عشقتون به ثمر نشسته
94385
سلام خانومی خوبی پسر گلت چطوره راستش اگه بهت سر نمی زنم دلیل اینه که دیگه بلاگفا نیستی خبر دار نمی شم
راستی مثلا من برگشتم ولی ترجیح دادم همزمان با اینستاگرام حرکت کنم دیگه زیاد به بلاگفا اعتمادی ندارم
اگر اونجا هم ببینمت خیلی خوشحال می شم
سلام سارا جون، ما خوبیم خداروشکر، شما چطورید؟ آره والا منم خیلی از بلاگفا شاکی ام. پیج هرکدوم از دوستامم که میرم اونا هم اکثرا بی خیال وبلاگ نویسی شدن. حتما میام میخونمت اینستا
سلام عزیزم چطوری خوبی؟؟
قدمت نورسیده ات مبارک
ای جانم
ایشاله به سلامتی و دل خوش زیر سایه شما و اقا انوش
تبریک میگم بهت
انشالله پسرت عشق تو و همسر نازنینت رو محکمتر کنه و خانواده خوشبختی باشید که صدای خنده تون تا آسمون بره
مرسی آبانه جون، امیدوارم تو هم بهترین ها نصیبت بشه چون لایق بهترینی