آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

آذرمی دخت

عاشقانه های یک زندگی آرام

شیرین است دنیای با تو، و من این دنیای مادرانه ام را بیش از هر چیزی دوست دارم

تا همین چند روز قبل باورم نمی شد که در وجودم تحولی عظیم روی داده است. مدام احساس می کردم که توهمی بیش نیست تا اینکه دستگاه سونوگرافی را روی شکمم گذاشت.

اولین چیزی که دیدم دستهای کوچکی بود که آرام بالا و پایین می رفت. فکری شدم که درست دیده ام یا نه!!!

ولی واقعیت داشت و بعد از چند ثانیه در صفحه روبرویم یک معجزه دیدم: فتبارک الله احسن الخالقین.

یک فرشته هفت سانتی متری با قلبی تپنده : انگار اسبی سفید و سرمست در دشت درونم می دوید

و حالا بیش از هر وقت دیگری از دنیای درونم راضی ام، از اسبی که می دود و امیدوارم که همیشه سرحال و خوش خرامان بدود.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.