دیروز چندباری نزدیک بود هنگام پایین آمدن از پله های هواپیما زمین بخورم. انگار این طوفان دست از سر تهران برنمی دارد و من هراسان از اینکه چطور به خانه بروم. چون از قبل برنامه ریزی کرده بودم که به دلیل قیمت بالای تاکسی های فرودگاه با مترو برگردم.
در حال چانه زنی با راننده بودم که آقایی گفت: خانم مسیرتون کجاست؟ ما باهم همسفر و همشهری هستیم. همسر و فرزندم بیرون منتظر هستند و اگر شما مایلید تا مسیری شما را می رسانیم.
دیروز در فرودگاه سوار بر اتوبوسی شدم که مسافر را به سمت هواپیما می برد و کودکی که با مادرش برای سوار شدن به اتوبوس کلنجار می رفت.
-- مامان مگه تو نگفتی با هواپیما میریم مشهد، چرا میخوایم با اتوبوس بریم.... من نمیام ....
گفتم: آره
گفت: چطور بود
گفتم: هیچی فقط ال ای دی م رو خط مرزه
و او مات و مبهوت به من نگاه کرد و گفت: ال ای دی !!!!!!
و سلول های مغز من در حال تلنگر زدن به من
گفتم: وای ببخشید ال دی ال
و او از خنده فشارش افتاد و من از خجالت زمین را چنگ می زدم :)
همکارم هر یکی دو ساعت می رود یک لیوان آب می خورد و لیوان را در سطل آشغال می اندازد و دوباره دفعه بعد لیوانی دیگر.
دارم فکر میکنم چه جوری بهش بفهمونم که با لیوان خودش آب بخوره و انقدر لیوان یکبار مصرف استفاده نکنه.
زندگی دیگران (The Lives of Others): فیلم آلمانی، برندۀ جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان، 2006
ویسلر، بازجو و مامور تعصبیِ شنود اشتازی «پلیس امنیت آلمان شرقی» ماموریت می گیرد که فعالیت های نمایشنامه نویسی به نام گئورگ درایمن را زیرنظر بگیرد تا با پیدا کردن مدرک بر علیه او، فعالیتش را محدود کنند.
براین اساس در خانۀ درایمن وسایل شنود می گذارد و زندگی او را شبانه روز کنترل می کند. در طی شنود و دیدن زندگی دیگران رفته رفته هنر زندگی کردن آنها در ذهنش رنگ می گیرد، احساساتی می شود و عاشق نهانی دوست دختر درایمن، کتاب برشت درایمن را از روی میزش می دزد و با هیجان می خواند و هنگامی که درایمن در غم از دست دادن دوستش پیانو می نوازد ویسلر نیز به خلسه می رود و اشک می ریزد.
در نهایت نیز هنگامی که مامورین امنیت ملی برای تفتیش منزل درایمن به آنجا می آیند، جای ماشین تحریر درایمن را عوض می کند. درایمن در نهایت متوجه می شود که چه کسی نجاتش داده و در پی او می گردد ولی زمانی که ویسلر به دلیل عدم موفقیت در شنود، تنزل درجه گرفته و نامه رسانی دون پایه شده است.
بعد از افتادن دیوار برلین درایمن کتابی می نویسد و در صفحۀ ابتدایی، اثر را به ویسلر تقدیم می کند.
زندگی دیگران فیلمی به غایت زیبا، خوش ساخت و مدرن است که می تواند شاهکار سینمای آلمان نام بگیرد. فیلمی با موضوعی به شدت جدی که در نهایت به کشف رگه های عاطفۀ نهفته در انسانها ختم می گردد. فعالیتی که با تعصب ویسلر آغاز می شود و با عاشق شدن نهانی وی دنیای تازه ای را در برابر دیدگانش می گشاید و در نهایت فعالیت عاری از احساسش را با ملاحظات انسانی پیوند می زند.
پ.ن: توصیه اکید به جهت تماشای فیلم