روز یکشنبه یازده خرداد نود و سه من و انوش بدو بدو از سر کار اومدیم خونه، وسایل سفر و برداشتیم و شتابان رفتیم راه آهن، تمام طول مسیر در حال دویدن بودیم چون حرکت قطار نه ونیم بود و ما نه و بیست دقیقه هنوز شوش بودیم. بعد از کلی استرس رسیدیم ایستگاه و خوشبختانه قطار تاخیر داشت. ساعت ده حرکت کرد و پنج و نیم رسیدیم یزد. دوست انوش میزبانمون بود و تو ایستگاه منتظر. بعد از رسیدن به خونه و صبحانه و استراحت به مرکز شهر رفتیم.
بازدید از سرداب بزرگ، میدان و مسجد امیرچخماق، موزه آب (خانه کلاهدوز) و باغ دولت آباد دستاوردهای ما در اولین روز سفر بود. (و چه بازدید وزینی انصافا)